خطرات تراریخته از حمله نظامی علیه کشور خطرناکتر هست
در تهیهی بذرگیاهان تراریخته، ژن یک باکتری یا موجود دیگری با ژن گیاه با هدف مقاوم سازی گیاه در مقابل آفتها ترکیب میشود. در خلقت، ترکیب اینچنینی برای هیچ موجودی وجود ندارد.
با ورود چنین ژن دستکاری شدهی گیاهی به بدن انسان به مرور این ژنهای غیرطبیعی وارد سلولهای بدن انسان و موجودات مصرف کننده خواهد شد. این تغییرات ممکن است از یکسال تا ۳۰ سال اتفاق بیفتد و ژن آلوده بعد از ایجاد تغییر ژنتیکی در موجودات، زمینهی شروع فعالیت سلولهای سرطانی و یا سایر اختلالات مثل دیابت، فشارخون، عقیمی و ناباروری، سردمزاجی زوجین، اختلالات خونی در بچه ها و هر بیماری دیگری را فراهم کند. کشورهای صادر کنندهی بذر تراریخته ، بیشتر تولید کنندهی داروها هستند. پس بنابراین در برنامه ریزی فروش محصولات دارویی خود که بسیار گران نیز هست،باید ابتدا برنامه ریزی جهت تولید بیماری داشته باشند تا داروهایشان مشتری خوبی داشته باشد؛لذا خود کشورهای تولید کنندهی بذر تراریخته هیچگونه اجازهی مصرف این گیاهان را در کشور خودشان صادر نمیکنند و به دنبال افراد خائن در کشورهای دوردستی میگردند که با شیوههای مختلف آنها را اجیر خود کرده و اجازهی ورود و مصرف این ترکیبات خطرناک را جهت مردم خود صادر کنند.
تراریخته در برنج، روغن، پنبه، دستمال کاغذی، لباسها و … وارد میشود و با اثرات مخرب خود جامعه را از حالت پویایی و شادابی و سلامت به سمت جامعهی خاموش، پرمصرف، بیمار و غیرفعال تبدیل میکند .
تراریخته سلاحی است سرد برای فتح هر کشوری و به همین دلیل، دنیا به عنوان یک تهدید امنیتی به آن نگاه میکند و بعد به عنوان یک تهدید برای سلامت .مراقبت از ژنهایی که نسل بعدی ایران را میسازند، وظیفهی امروز ماست و بهترین راهکار حفظ مردمان کشور از دست اجانب است .دلیل اختلاف نظر مدیران ایرانی با مدیران کشورهای پیشرفتهی دنیا چیست؟
باید اذعان کرد در شرایط فعلی و با ظهور اتفاقات مربوط به صنعتی شدن در کشور ما ، مردم سرزمینمان، ایران ، دچار انواع بیماریهای قدیم و نیز جدید شدهاند . زندگی صنعتی به تناسب ایجاد رفاه و آسایش توانسته آرامش و سلامت مردم این سرزمین را هدف قرار داده و بیماریهای خطرناکی را به مردم این سرزمین تحمیل کند .
گسترش بیش از حد فشارخون ، گسترش بیش از حد انتظار جهانی دیابت در ایران ، افزایش ناگهانی آمار انواع سرطانها و رسیدن این آمار به مرز هر ۴ خانواده یک نفر مبتلا به سرطان ، بروزاختلالات روحی و روانی مثل اوتیسم ، بیشفعالی و ام اس به طور غیرمترقبه و قابل توجه ،یقینا ترکشهای زندگی صنعتی ما را تا مرز سقوط در یک پرتگاه تهدید کرده و اکنون بحث آلوده شدن بیش از حد انتظار غذاها و تغییرات مدیریت شده تخریبی در غذاها پیش آمده است .
باید متذکر شویم ، دیابت نتیجهی یک دستکاری عمدی در حذف سبوس از آرد و برنج بوده است که هنوز هیچ مقام مسئولی در کشور پاسخگوی این دستکاری هدفمند نشده است .
ورود به بحث تراریخته که میتواند خزانهی ژنتیکی مردم و گیاهان سرزمین ایران را تهدید کند نه تنها یک بحث ساده نیست ، بلکه تهدیدی فراتر از یک حملهی نظامی گسترده به این سرزمین است .
نکتهی جالب این است که در حالیکه کشورهای توسعه یافته از پذیرش آسان بذرها در گمرک کشورشان گذشت نکرده و حتی بعد از آزمایشات ژنتیکی اجازهی ورود به کشور را صادر نمیکنند ، خوش خیالی است که بحث تراریخته در ایران را بتوان نادیده انگاشت . وقتی کشورهای توسعه یافته اینچنین به ورود بذرها و دانهها به کشورشان حساسیت نشان میدهند نمیتوان اینطور انگاشت که نمیفهمند !
نگاه به بحث تراریخته در کشورهایی که صاحب اصلی این تفکر گستاخانه در حیطهی دستکاری ژنتیک بودهاند ممنوع شده است ، چراکه خطر ورود این محصولات به خزانهی ژنتیک ملت و گیاهان سرزمین خود را به اندازهی کافی درک کردهاند .
سؤال اینست که آیا مدیریت آب در کشور ایران خوب انجام شده است و ما کمبود آب داریم ؟ آیا سازمان مسئول در زمینهی حفاظت از محیط زیست کارشناسانه اقدام کرده که مشکلات زیست محیطی مثل آب و هوا و … را داریم ؟ آیا سازمان حفاظت از محیط زیست توانسته در بحث حفظ ژنوم گیاهان و حیوانات نادر ایران موفق باشد که اکنون مدیران این سازمان با ورود ژنهای دستکاری شده به داخل ژنوم انسانها و گیاهان و حیوانات این مملکت موافقت می کند ؟آیا وزارت بهداشت توانسته در کاهش آمار سرطان موفق باشد که اکنون تمامی این سازمانها کوتاهی اقدامات و عملکرد خود را با اجازهی ورود تراریخته به سرزمین ایران می خواهد جبران کند ؟
یقینا با بهبود عملکرد هر کدام از سازمانهای مسئول و فوق الذکر نه تنها ایرانیان هیچ نیازی به غذاهای تراریخته ندارند بلکه با گستردگی و تنوع اقلیمی کشور عزیزمان ایران یقینا ما میتوانیم به یکی از بزرگترین صادرکنندگان غذاهای ارگانیک در دنیا تبدیل شویم .
اگر بحث تطمیع و نفوذ هدفمند دشمنان در این سرزمین مطرح نیست، چرا فریاد دانشمندان ایرانی برای پرداختن به بحث ارگانیک طی دو دهه گذشته به هیچ نقطهی عطفی نرسیده است، ولی امروز تراریخته مورد حمایت قریب به اتفاق مدیران ارشد مثلث سلامت در کشور قرار گرفته است .
مثلث سلامتی که در بدنهی آن وزارت بهداشت ، وزارت کشاورزی و سازمان حفاظت از محیط زیست قراردارد و این ساختار وظیفه دارد سلامت مردم ایران را در درون بدنهی خود حفظ کند .
هر انسان عاقلی این هماهنگی و همسویی در جهت ورود تراریخته و عدم حمایت از محصولات ارگانیک را هم میفهمد و هم در خزانهی فکری خود آن را محفوظ خواهد داشت .
مدیرانی که در شرایط فعلی کوتاهی خود را با ورود تراریخته میخواهند جبران کنند ، هیچ وقت نامشان از ذهن نخواهد رفت .یقینا با ورود سرطان و بیماریهای سخت به خانوادههایشان بوی این فساد را حس خواهند کرد .امید است هم مدیران و هم مردم و هم نهادهای امنیتی ، خطر این حمایت از تراریخته را زودتر و بدون آسیب درک کنند .
برگرفته از سایت مجله نیک و نو